- استد لال
- فرنود خواست فرنود خواستن، فرنود آوری گواه آوری فرنایش گوواکی
معنی استد لال - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دلیل خواستن دلیل جستن رهنمون جستن، دلیل آوردن حجت آوردن،جمع استدلالات. دلیل آوردن
فرنایش، شوند آوری، فرنود زنی، فرنود آوری
آوردن برای ثابت کردن مطلبی
Reasoning
рассуждение
Argumentation
міркування
rozumowanie
raciocínio
ragionamento
razonamiento
raisonnement
redenering
การให้เหตุผล
penalaran
استعمارٌ
akıl yürütme
hoja ya kufikiri
যুক্তিতর্ক
استدلال
فرنودی گووالیک منسوب به استدلال آنچه که مبتنی بر استدلال باشد، آنچه که با دلیل همراه باشد، دانشمندی که باستدلال تمسک جوید حکیم فیلسوف مقابل کشفی شهودی، جمع استدلالیان. آنکه دلیل بر دعوی اقامه کند
مربوط به استدلال، مقابل کشفی و شهودی، مبتنی بر دلیل و استدلال مثلاً حرف های استدلالی، کسی که همواره به دلیل و استدلال تمسک می جوید، طرف دار منطق و استدلال، فیلسوف، برای مثال پای استدلالیان چوبین بود / پای چوبین سخت بی تمکین بود (مولوی - ۱۲۱)
Syllogistic
силлогистический
syllogistisch
силогістичний
sylogistyczny